از وقتی یادمه همش تحقیر می شدم. همش تحقیر.
واسه ظاهری که هیچ وقت متوجه نشدم چطور دامن گیرش شدم. انقدری از این موضوع خجالت زده بودم که بارها خواستم تو وبلاگ راجبش بنویسم و روم نشد!! انقدری به خاطرش اعتماد به نفسم پایین اومده که حتی فکر میکنم آدمایی که از پشت مانیتور کامپیوتر یا اسکرین گوشیشون نوشته مو میخونن هم مسخرم میکنن!
شاید هم چون متوجه بشن من تو چه وضعیتی هستم دیگه نوشته هامو دنبال نکنن
به هرحال اگر که فکر میکنین ممکنه چنین اثری روتون بذاره لطفا ادامه ی این نوشته رو نخونین.
ادامه مطلب
درباره این سایت