پرخوری کردم از صبح تاحالا! انقدری پرخوری کردم که نه تنها امروز دیگه نباید چیزی بخورم بلکه وعده های ناهار به بعد فردامم مجبورم حذف کنم!

به هر حال پیش میاد دیگه! هیوا قول داده خودش رو ببخشه و مصمم تر ادامه بده! البته تو هفته ی گذشته دو کیلو کم کردم ها:)

+ کلاس رقصم متاسفانه کامل کنسل شد چون تعداد کم بود! در این بازه از زندگیم دیگه حوصله حرص خوردن برای چنین موضوعاتی رو ندارم! خیلی آرام و خونسرد با مربیم کلاس بدنسازی برمیدارم از هفته بعد!

+ سیریسلی؟! خجالت نمی کشین با 20 و خورده ای سال سن سر جلب توجه استادتون رقابت میکنین؟! خجالت نمی کشین شما؟!!!!!مورد داشتیم رفتن دیدن "ش" و بچش و به "ش" گفتن به "ص" گفتیم بیاد گفت وقت ندارم بیام! حالا "ص" بدبخت اصلا روحشم خبردار نبود!تازه بهشون سپرده بود میرید به منم بگید بیام! خجالت نمی کشین شما ها؟!

+ رابطه استاد شاگردی من و "ش" جوری شده که انگار عضوی از خانوادمه! در این حد صمیمی و قوی! میدونین چرا؟! چون من هیییییچ وقت چشمم به رابطه ی بقیه بچه ها باهاش نبود! فقط سعی کردم عاشقانه و بدون هیچ چشم داشتی دوستش داشت باشم! واقعا نمیدونم چرا انقدر برای بقیه چشم درار شده! سرتون به کار خودتون باشه دیگه ! خجالت بکشین!

+ اینستامو دی اکتیو کردم و تمام ویدئو های گیتار زدنمم برداشتم!‍ چه اعصابی داشتم والله! حالم هم میخوره میاین جلو روی آدم به به چه چه می کنین اما به خونش تشنه این!

+ به قول "ص" بچه ها از خداشونه تو "ش" رو نبینی! دارن بندری میزنن یه مدت کلاس نمیای :/ 

+کام داون هیوا! اند لت ایت گو!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اطلاعات Justin باشگاه کوهنوردی کاراکال Jeff ❤️عاشق خدا❤️ Charlie فـــن پـــیج مـــلــتــفـــت گروه تخصصی اپلای رود آینده ما