دلم خیلی تنگ شده.
دروغ چرا؟خیلی وقته که زیاد نمیام و زیاد هم نمیخونمتون.توی همین دوره ای که نبودم 20 سالم تموم شد !12 دی ماه ! اماتبریکای تولدم گم شد تواوضاع و احوال همون موقع و درست مثل پارسالم احساس تنهایی شدید کردم.
هیوایی که 20 سالش تموم شده . نمیدونم چراانقدر هضمش برام سخته.
دوست دارم یه هیوای 15 ساله باشم پر از امید وارزو و شور زندگی و پل های روبه رویی که هنوز خراب نشده .!
به قول تیلور سویفت : maybe this is wishful thinking, probably mindless dreaming.
دلم خیلی گرفته .ازمون هارو خراب میکنم. تمرکز ندارم. ساعت ها میخونم اما بازده ام دوساعت هم نیست!
تخمین رتبه ی ازمون قبلم یه چیز وحشتناکی شد که حتی به پیراپزشکی ازاد راه دور هم نمیخورد چه برسه به پزشکی .
دلم تنهایی و گریه میخواد. دلم داد زدن میخواد. ترن هوایی میخواد.یه شونه میخواد که سرم رو بذارم روش و گریه کنم.
دوست دارم برم ارایشگاه موهامو رنگ کنم.ناخونامو لاک بزنم. بماند که چند ساله حتی یه دونه لاک هم ندارم. موهامم رنگ کنم متلک میشنوم که مگه درس نداری ؟چرا دنبال قر و فرتی؟ خط چشمم تموم شده و حتی نرفتم بخرم. شاید مسخره به نظر برسه این حرف اما من خیلی از ظاهر و وزن و سرو وضع نامرتب این روزامناراحتم و خجالت میکشم. چشم های درشت و مژه های بلندم تنها چیزین که میتونه سنگینی نگاه دیگران رو از سر و وضع ناجورم به چشمام بکشونه.به همین خاطر خط چشم خوشحالی منه.
+ من باید امسال قبول شم.تامام.
+ پسرک افتاب مهتاب ندیده رو اتفاقی دیدم! خداروشکر کنجکاوی و احساس بدم از بین رفت!خدا رو شکر که دیدمش! دیگه هیچ حس کنجکاوی و مرموزانه و احساسی نسبت بهش ندارم! هر چقدر میخواد بمونه تو ساختمون !نو پرابلم !
فقط در عجبم مامان برچه اساسی گفته شبیه بهرام رادانه :/
+ بیاین تو کامنت ها حاضریتون رو بزنید تا بلکه یکم از حس گوشه گیری و تنهاییم کم شه .! هیوا بی معرفت نیست بچه ها که بهتون سر نزنه!هیوا خستست.!
درباره این سایت