هیچ وقت تو زندگی اولین انتخاب پدرم نبودم .همیشه ترجیح دادم که از جنبه ی مالی ازش حمایت نشم و عوضش از نظر روحی پشتم باشه.
من حتی یک بار ،حتی یک بار با پدرم درد و دل نکردم. همیشه همه چی رو ریختم توخودم و خودم با افسردگیم کناراومدم. پدرم حتی تا ماه ها خبر نداشت من هر هفته مشاوره میرم و هرماه روانپزشک و تحت درمان با دوز بالایی از فلوکستین و بوسپیرون بودم. 
پدرم هیچ وقت نفهمیدم که من شب ها خوابم نمیبرد و وسط شب panic attack داشتم و تا صبح از ترس به خودم میلرزدیم.
پدرم بعد از اینکه فهمید تحت درمانم هیچ وقت ساپورتش رونشون نداد و هر بار طعنه زد که بذار کنار. حتی یک بار سعی نکرد باهام درد و دل کنه ،حتی یک بار ننشست جلوم و بگه دخترم با من حرف بزن حتی یک بار به خدا به پیر به پیغمبر حتی یک بار هم نگفت.
اما برای دختر عمه م همش بودهمش هست. همش پای درد ودل هاش میشینه همش ازنظر روحی ساپورتش میکنه. تمام پیام های تلگرامشون رو یواشکی خوندم. و اشک ریختم . چرا من نه ؟ چرا برای ما اینقدر وقت و انرژی نمیذاره ؟
چون به من پول توجیبی میده دیگه در حقم پدری روتمام کرده؟ 
من ازش راضی نیستم. برای تمام وقت هایی که میتونست کنارم باشه و نبود. برای تمام اشک ها و سختی ها وپانیک اتک هاییی که تنهاییی تحمل کردم. برای تموم "درست میشه" های که میتونست بگه و نگفت.
الان از درون دارم اتیش میگیرم که تو این اوضاع رفته به خانوادش که شهر کناری و یکی از الوده ترین شهرهای گیلانه سر بزنه . اون هم خانواده ای که حتی شعورشون نمیرسه بهداشت رو تو این شرایط رعایت کنن. خودش هم بدون ماسک و دستکش و الکل رفت من اگه چهار ماه مونده به کنکور چیزیم بشه یا مادرم یا خواهرم یا حتی خودش چیزیش بشه چه خاکی تو سرم بریزم ؟
من هیچ وقت نمیبخشمش.
هیچ وقت
اونقدر عصبانی و ناراحتم که .

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گریه همه چی موجوده آموزش ایرانی beauty دشتِ بی فرهنگیِ ما کویر پلاس مسیحای جوانمرد tashrifatsamin